موفقیت و معنویت

موفقیت و معنویت
 
قالب وبلاگ
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان موفقیت و معنویت و آدرس nlp_tony.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

 

 

          ما چطور انسانهایی را به سمت خود

                 جذب می کنیم؟و چرا؟

 


دوستان عزيز من و شما با چه چيزي محيط پيرامونمون رو درک مي کنيم؟
حواس پنج گانه: لمس مي کنيم. مي بينيم. مي شنويم. گوش مي کنيم. مي چشيم.


            آيا حواس پنج گانه قادر به درک همه چيز هست؟
            مثلا من الان ميتونم هوا رو ناز کنم و لمسش کنيم.
            مثلا بگم "واي چه هواي نازي!!!" دوستان عزيز آنچه که
ما مي             تونيم با حواس مون درکش کنيم بهش مي گيم "متراکم" يا "پر             تراکم".


  مثلا من ميتونم تخته ي کلاس رو ببنم و حسش کنم پس تخته از نظر     علم فيزيک متراکم يا پرتراکم است. ولي هيچ کدوم از ما نمي تونيم       هوا رو ببينيم پس هوا از نظر علم فيزيک کم تراکم است. الان من دارم   به چيزي فکر مي کنم آيا کسي از شما مي تونه فکر من رو ببينه؟
  پس فکر من کم تراکم است.
  يه قانوني داريم به نام "قانون جذب".
  قانون جذب ميگه که هر کم تراکمي به دنبال جذب پر تراکم مشابه         خودش مي گردد. خوب طبق قانون جذب وقتي من به ماشين فکر مي   کنم (فکر من کم تراکم است) خود ماشين (پرتراکم است) را جذب مي   کنم.


       دوستان گفتيم "قانون جذب" نگفتيم "نظريه ي جذب".
       قانون يعني چيزي که صحت و سقمش مشخص شده است.
       انيشتين ميگه "تا چيزي حرکت نکند، هيچ اتفاقي نمي افتد" همه          ي اتفاقات عالم ناشي از حرکت است. نظر انيشتين رو فيزيک              کاملا پذيرفته. قبلا هم گفتيم که از بدن ما انرژي هايي ساطع              ميشه و حرکت مي کنند و مي روند و بر مي گردند و در مسير            رفت و برگشت اتفاقاتي رو شکل مي دهند.

 


انرژي هاي ما در شکل کم تراکم در کائنات حرکت مي کند و در اين مسير پر تراکم مشابه خودشون رو جذب مي کنن. انرژي هاي من و شما در عالم گسترش پيدا مي کنند و به واسطه ي رفت و آمد شون در عالم، زندگي من و شما رو گسترش ميدن.
افکار من و شما زندگي من و شما رو شکل ميده چون به محظ اينکه به چيزي فکر مي کنيم، چه مثبت و چه منفي، انرژي ما با بار مثبت و منفي به سمت اون چيز حرکت مي کند. انرژي هاي من و شما دائم در حال تبادل اطلاعات هستند. اين جزو آخرين يافته هاي فيزيک در دنياست و اين تبادل اطلاعات بين انرژي ها خيلي چيزها رو شکل ميده.

و اما سه نکته ي مهم درباره ي انرژي:

 


1) در هر فکر من و شما يک حس نهفته است. ممکن است دو نفر به يک موضوع يکسان فکر کنند ولي با دو حس متفاوت و کاملا جدا! يکي با حس مثبت و يکي با حس منفي.
آن چيزي که عامل اساسي جذب انرژي هاي من و شماست حسي است که در پشت فکر مون قرار دارد و نه خود فکر.


        مثال:
        يه نفر مي خواد عبارات تاکيدي بگه. ميگه "روز به روز من به خونه         مورد نظرم نزديک تر مي شوم." اگر حس خوبي نسبت به اين             جمله داشته باشه (يعني وقتي جمله رو ميگه از بيان اين جمله           لذت ببره) قانون جذب اتفاق مي افتد. انرژي کم تراکم دنبال جذب         انرژي پر تراکم مشابه خود ميره. (براي اين فرد ميشه خونه) اما           اگر حس خوبي نسبت به اين جمله نداشته باشه، فکر قوي زياد           خوب کار نمي کنه.


يادتونه در بحث عبارات تاکيدي چند تا شرط گذاشتيم. يکيش اين بود که عبارات تاکيدي بايد به جان و دل تون بشينه و بچسبه! بايد کيف کنيد ازش! خلاصه بايد با عبارت حال کنيد! و دليل اينکه مي گفتيم عبارت رو خوتون بايد پيدا کنيد اين بود که هيچ کس به غير از خود شما نمي تواند بفهمد که چه عبارتي حس قشنگي رو در شما به وجود مياره.

                                   * * *


2) سرعت جذب پر تراکم ها ارتباط مستقيمي دارد با باور من و شما.
هر چه باور قوي تر، قدرت جذب قوي تر. يکي ميگه "من روز به روز به خونه ام نزديک تر مي شوم" بعد تو دلش ميگه "اي بابا؛ با حلوا حلوا که دهن شيرين نميشه!" اين شخص ممکن است به سختي به خواسته اش برسه.

                                  * * *


3) انرژي که شما مي فرستيد، آنچه را که جذب مي کند، بسيار پر رنگ تر از آن انرژي است که شما فرستاده بوديد.
يه انرژي منفي ميفرستي، سه ماه درگيري منفي پيدا مي کني. يه انرژي مثبت مي فرستي، سه ماه همين جوري پشت سر هم برات نعمت مياد. يکي از قوانين کائنات اين است که آنچه که مي کاري کمتر و آنچه که درو مي کني بيشتر است.
اگر دانه ي گندمي بکاري، خوشه اي درو مي کني که کلي دانه ي گندم در خودش داره. اگر تخم هندوانه اي بکاري، از اين تخم بوته اي بيرون مياد که اين بوته هفت هشت تا هنداوانه دارد و هر کدوم از اين هندوانه ها چهل پنجاه تا تخم درمياد.
پس اين طور نيست که من يه انرژي منفي بدم و انرژيم يه دونه دردسر جذب کنه يا يه انرژي مثبت بدم و کائنات يه لطف بهم بکنه.

 

 


                             
و اما بحث اصلي!

 

 


     بذاريد ببينيم که چطور ميشه در دنيايي که 6.5 نيم ميليارد جمعيت        داره، يک نفر ميشه همسر بنده! فرقي نمي کنه که همسر من از        کدوم شهر دنيا باشه (تهران، تبريز، اصفهان، پاريس، لس آنجلس و        ...) چطور ميشه که توي اين همه آدم اين شخص ميشه همسر          بنده؟
     چطور ميشه که در اين 6.5 ميليارد نفر، 10 يا 20 نفر ميشن رفقاي        صميمي من؟

    مولانا شعر قشنگي دارد:


    اي بسا عيبي که بيني در کسان ... خوي تو باشد در آن ها اي فلان
    اندر ايشان تافته هستي تو ... از نفاق و ظلم و بد مستي تو


مولانا ميگه عيبي که از اطرافيان ميگيري، چه بسا دونه دونه ي اين ها، عيب هاي خودت باشه! و دقيقا اين مطلب درست است! چيزي است که امروز فيزيک کوانتوم اين رو اثبات کرده است. ما آدم هايي رو به سمت خود مون جذب مي کنيم که پر تراکم خودمون هستند.

 

 


            مثلا من بچه که بودم همچين يه هوا با مادرم لجبازي مي                   کردم. فقط يه هوا!
            انرژي هاي ما مي گردن و دنبال يه آدم سوپر لجباز ِ لجبازپور ِ               لجباز نسب ِ لجباز زاده ي لجبازيان ِ........ انرژي ها يه لجبازي               برام ميارن که من حالم از لجبازي بهم بخوره! اگر من 20 درصد             لجباز باشم، انرژي من دنبال جذب يه آدم 200 درصد لجبازه!
            اگر من 30 درصد مهربون باشم، انرژي من دنبال جذب يه آدم               300 درصد مهربونه!!! (واي که چه مزه اي ميده)


   يکي براي دوستش تعريف مي کرد:
  - ميدوني من چطور ازدواج کردم؟
  - نه!
  - من با مامانم اينا رفته بوديم کفش بخريم، خب!
  - خب!
  - اونم با مامانش اينا اومده بود کفش بخره، خب!
  - خب!!
  - من تو ويترين گفتم "مامان کفش شماره ي 18"، خب!
  - خب!!!
  - اونم گفت "مامان کفش 180"، خب!
  - خب!!!!
  - من به خودم گفتم "واي چه تفاهمي، فرق ما فقط يه صفره، صفر هم     که ارزشي نداره" خب!
  - خب!!!!!
  - توي مغازه من نشستم رو صندلي اين وري، اونم نشست رو صندلي     اون وري، خب!
  - خب!!!!!!
  - کفشها رو که آوردن، همين که ما دولا شديم پاشنه ي کفش ها رو       بکشيم، چشامون گره خرد تو هم و شديم زن و شوهر!


دوست من کسي که وارد زندگي ما مي شود، شانسي نيست! يه نفر وارد زندگي من و شما مي شود که پرتراکم تفکرات و رفتار ها و احساسات خود ماست. هر انرژي اي در کائنات در به در جذب متراکم خودش است.
بعضي ها مي پرسن که "آقاي فرهنگ به نظر شما همسر آينده من کي ميشه؟" بهشون ميگم "يکي مثل خودت ضرب در N !"
اگه اهل دروغ و حقه بازي هستي احتمالا يکي از طايفه هند جگر خوار!


           شايد پيش خودتون بگيد که بر عکسه يا اينکه مثلا فلان زن و                شوهر رو مي شناسيد که اين قضيه در مورد شون صادق                  نيست. اجازه بديد اين بحث رو به آخر برسونيم، در طي بحث يه           آزمايش هايي داريم که ثابت مي کنيم که اين قضيه کاملا صادق           است!

 


ورود يک آدم فوق العاده بي تعهد در زندگي ما دليل کم تعهدي ماست در زندگي. بعضي ها کيسه زباله ميگيرن تو دستشون و توي خيابون راه ميوفتن:
- اه اه اه اه!
- چيه؟
- آقا همه ي عالم رو مگس گرفته!
- خوب معلومه تا موقعي که کيسه زباله گرفتي دستت، همه ي مگس ها شماره موبايل ميدن!
کسي که انتظار گل مي کشد بايد بوي گل بدهد.
مگه ميشه با زباله راه بيوفتي بعد منتظر پروانه باشي! با زباله مگس مياد!
ما کسي رو جذب مي کنيم که شبيه خودمان است. بعضي ها تا حالا هشت بار ازدواج کردن و يکي از يکي بي ريخت تر. بعد ميرن مشاوره ميگن "اقاي فرهنگ به نظرتون نهمي رو قبول کنيم؟" متاسفانه بايد بگيم که اگر تو 900 تا ازدواج هم بکني باز هم بي ريخت ميشه. ميدوني چرا؟
چون تو آدم هايي رو جذب مي کني که شکل خودت هستن. تو وقتي از نفر اول جدا شدي فقط همه ي تقصير ها رو انداختي گردن او و خودت شدي عليه السلام! و تو همون آدم قبلي هستي و انرژي هاي تو يکي پررنگ تر از خودت رو برات ميارن! باز هم زندگيت بي ريخت مي مونه.
عزيزم تا تو اين هستي ازدواج هات بي ريخت مي ماند. مگر اينکه تو عوض بشي تا انرژي هات چيز ديگري را به سوي تو جذب کند. آقا و خانم هايي که ميخوايد ازدواج کنيد و دنبال شريک خوبي مي گرديد، لطفا خوبي ها رو زندگي کنيد. الکي هم شعار نده.

 


انرژي هاي تو اتوماتيک ميرن برات خوب ها رو جذب مي کنن. تو فقط خوبي ها رو زندگي کن. آدم هايي به سمت ما جذب مي شوند که مثل آينه تفکرات ما را به سمت خودمان باز بتابانند. بعضي ها ميگن "اين چه قانونيه! خوب اگه من 20 درصد لجبازم کائنات يه 2 درصد لجباز گيرم بندازه! چرا 200 درصد؟!"

 


اگر تو بد باشي کائنات يه بدتر از خودت رو مي فرسته سراغت که از اون بدي حالت بهم بخوره. به دختر خانم مي گيم که "دوست من اين چه داستانيه که فکر مي کني دختري که دوست پسر نداشته باشه بي کلاسه و بي پرستيژه؟! و اگه شيش تا دوست پسر داشته باشي ديگه کارت خيلي درسته؟!"

 


ميگه "نه شيش تا رو گذاشتم سر کار! اينقدر باحاله!" بعد با يه پسري ازدواج مي کنه و سه ماه بعد مياد براي مشاوره و ميگه که "آقاي فرهنگ با يه پسري ازدواج کردم 60 تا دوست دختر داره!" مي گيم که "خوب منطقيه! تو قبلش شيش تا دوست پسر داشتي! خيلي واضحه!"
خوبي ها رو زندگي کن عزيز من اگر بد باشي يه نفر خيلي بد وارد زندگيت ميشه که تو اون بدي رو بالا بياري و بفهمي اشتباه کردي. اگر خوب باشي يه نفر در اون زمينه وارد زندگي تو ميشه که تو در اون زمينه پر رنگ تر بشي.

 


تو که 20 درصد مهربان باشي يه 200 درصد مهربان مياد توي زندگيت که بهت نشون بده که اگه از اين بهتر باشي چقدر عاليه! به واسطه ي 200 درصد مهربان بودن او، تو هم مهربان تر بشي.
او مي شود ذره بين که مثبت ها و منفي ها رو نشونم بده که منفي ها را ترک کنم و مثبت ها رو تقويت کنم.

 


     خوب آقاي فرهنگ دليل حضور اون آدم در زندگي من پيدا شد. اون          آدم در زندگي من اومده که در دونه دونه ويژگي هاي مثبت و منفي      من، پر رنگ و پر متراکم من باشد. حالا من تو زندگي اون چه کار          مي کنم؟
    خيلي ساده است.

    او پر رنگ ويژگي هاي شماست، شما پر رنگ ويژگي هاي او. اينکه       ميگن خدا در و تخته رو باهم جور ميکنه، جور جور جور جور جور جوره!     دختر خانمي که مياد ميگه "من قوم و قبيله و خانواده ام تصميم           گرفتن من با پسر عموم ازدواج کنم". ما اين حرف رو از او قبول نمي       کنيم. قبل از اين که کسي براي تو تصميم بگيرد، هاله هاي انرژي تو       اين تصميم رو گرفتن که تو با پسر عموت که پررنگ تو بود، ازدواج           کني.
    حالا هاله هاي انرژي هوشمندانه رفتاري رو مي کنن که پدرت             مجبورت کنه به ازدواج با پسر عموت! چرا همه به پسر عموشون           ازدواج نمي کنن؟ اون يکي هم تو قوم و قبيله است. توي اجباره ولي     با پسر داييش ازدواج مي کنه! چون پررنگ اين يکي پسر دايي است.     هاله ها اتفاقاتي رو رقم ميزنه که تو با پسر داييت ازدواج کني. اصلا       ربطي به اون زوره نداره.

    دوست من من پر تراکم او هستم و او پر تراکم من. من 20 درصد         لجبازم او 200 درصد لجباز است و او 20 درصد دروغگو است و من         200 درصد دروغگو هستم.

 


بعضي ها ميگن "خوب اگه اينجوري باشه وقتي من 20 درصد لجبازم، او 200 درصد لجباز است و وقتي او مي خواهد يه شريک زندگي پيدا کنه، اون 200 درصد لجباز، کسي که وارد زندگيش ميشه بايد 2000 درصد لجباز باشه؟"
نه خير غلطه. اين طور نيست. چرا؟
چون طبق قانون جذب کم تراکم ها، پر تراکم ها رو جذب مي کنن.نه پرتراکم ها پرتراکم ترها رو !!!

 

پرتراکم ها سراغ متراکم تر از خودشون نميرن. 20 درصد 200 درصد رو جذب مي کنه چون 20 کم تراکمه و 200 پرتراکم ولي اون 200 که پرتراکم ديگه نميره پرتراکم تر از خودش رو جذب کنه.
دقيقا در زمينه هايي که شما ضعيف هستيد اون قويه. جايي که شما يکم مثبت هستيد او خيلي مثبت است. جايي که او يکم منفي است شما خيلي منفي هستيد. ما جذب آدم هايي مي شيم که با ما هم خواني دارند. اين هم نوايي در همه ي عالم ديده ميشه.
دانشمندان آزمايش جالبي رو انجام دادند. دو پيانو را در دو طرف سالني که 2000 نفر ظرفيت دارد قرار دادن. يکي رو اين طرف سالن و اون يکي رو اون طرف. و بعد مثلا کليد هشتم از سمت چپ (کار نداريم که موسيقي دان ها به اون کليد چي ميگن) رو فشار دادن.

 


مي دونيم که زير کليد هاي پيانو سيمي هست که صدا رو توليد مي کنه. خيلي جالب است که وقتي سيم هشتم به ارتعاش در ميامد در آن يکي پيانو هم دقيقا سيم هشتم به صدا در ميومد! طبيعت به شدت هم نوايي دارد.
ميدونم بحث طولاني شد ولي لازم بود که به يک باره گفته بشه!
مي خوام حرفي هايي رو که زدم اثبات کنم. همه قلم کاغذ ها جلوتون و اين جدولي رو که ميبينيد بکشيد تا اثبات کنم شما لنگه ي خودتون رو جذب کرديد.

jadval
           به اين نکات قبل از پر کردن جدول توجه کنيد :


       1- نفر اولي که مي نويسيد اگر متاهليد بايد همسرتون باشه ، به        اينکه دوستش داريد يا نداريد کاري نداريم ، همين که همسر يا            نامزد و يا اصلا همسر سابق شماست ، کافي است که اسم اون        تو جدول بياد.

                                        * * *

 

2- و اما نفرات بعدي جدول:
چهار، پنج نفر از صميمي ترين دوستان تون رو مي نويسيد. وقتي ميگم دوست صميمي، يعني کسي که باهاش راحت هستيد. ممکنه کسي باشه که بگه "من مادرم دوست بسيار صميمي منه" پس اسم مادرش رو وارد کنه. خلاصه چهار پنج نفر رو که با شما رابطه ي صميمي دارند رو بنويسيد، مهم نيست که با شما نسبت دارد يا ندارد!

 

                                       * * *
     3- خوب حالا پنج شش تا صفت مثبت و منفي بارز هر شخص رو          جلوي اسمش بنويسيد. صفت هايي که خيلي بارز است. مثلا همه      ميگن فلاني دروغگو است پس جلوي اسمش زير صفات منفي اين        شخص مي نويسيد "دروغ گو"!
     تبصره: اگر شما نظرتون اينه که فلان دوستتون "دروغ گو" است، اگر      چه تمام دنيا بگن "صادق" است، لطفا نظر خودتون رو بنويسيد و کار      نداشته باشيد بقيه چي ميگن!

 

                                      * * *
4- دوستان در مورد اشخاص جدول تون قضاوت نکنيد ها، ميخوام که فقط صفات بارز شون رو بنويسيد! البته بگم نظر خودتون هم خيلي مهمه ولي بدون قضاوت! خوب جدول رو تکميل کنيد تا بعد بگم چي کار مي خوايم بکنيم
حالا خواهيد ديد که ما چطور با رفتار مون آدم هاي عين خود مون رو جذب مي کنيم!

                                     * * *
        5- الان يه خط زير جدولت بکش و توي يه صفحه يا يه جاي سفيد         ديگه يه جدول بکش که دو ستون داشته باشد. يک ستون رو               بالاش بنويس "صفات مثبت" و يکي رو هم بنويس "صفات منفي".         حالا ميخوام که برگرديد به جدول اولي و صفات رو با هم جمع               بزنيد!


مثلا من براي اولين نفر نوشته بودم "مهربان" و بعد ميرم سراغ نفرات بعد که ببينم آيا کلمه ي "مهربان" باز هم تکرار شده يه نه. مثلا توي جدول من 4 تا "مهربان" هست، بعد توي جدول دومي زير "صفات مثبت" مي نويسم "مهربان 4 بار". مثلا توي جدول اول مي بينيد که "صادق" رو فقط يک بار نوشتيد پس توي جدول دوم هم مي نويسيد "صادق 1 بار".
لطف کنيد به همين روش صفات مثبت و منفي رو جمع بزنيد.


ميخوام چند دقيقه با خود مون رو راست باشيم و نقاب ها مون رو بر داريم. خودمونيم ديگه! يه جدولي نوشتيم که مال خودمونه و طوري نوشتيم که کسي نفهمه! اگر در ابتدا من از شما مي خواستم که شخصيت خودتون رو با کم رنگي و پر رنگي و مثبت و منفي بنويسيد، اين جمع بندي که الان کرديد مي شد شخصيت خود شما!


مثلا:
5 تا مهربان
2 تا صادق
1 دروغگو
3 تا لجباز


يعني اينکه شما خيلي مهرباني؛ صادق هم هستي ولي يکم هم دروغ ميگي و لجبازي هم مي کني! اين جمع بندي که کرديد، جمع بندي شخصيت خود شما است! لطف کنيد به خودتون يکم نگاه کنيد!


امام صادق (ع) روايتي دارند که بايد با آب طلا نوشته بشه!
اما صادق (ع) فرمودند: "اگر مي خواهيد کسي را بشناسيد او را از روي دوستش بشناسيد."


توصيه به خانم ها:


آقايوني که ميان خواستگاري تون، بيش از اينکه خانواده تون برن روي آقا تحقيق کنن، بگيد برن روي دوست هاي آقا تحقيق کنن چون معمولا آقايون روز خاستگاري فيلم بازي مي کنن. مياد اونجا ميشينه ميگه "شما خوبين؟ مامان تون اينا خوبن؟ بابا اينا چطورن؟ خيلي ممنون مرسي من پرتقال نمي خورم ها"
شما هم انگشت به دهن که آقا چقدر با کلاسه! حالا برو دوستاش رو ببين؛ دوست هاش، خودشن! عين خودشن! اگه ديدي دوستش داره تو خيابون لات بازي در مياره نگو "اين براي اينکه اصلاح بکنه، با اين رفيق شده!"
من قول ميدم که خودش هم اين کاره است.
خواهيد ديد که جريان از اين هم جالب تر ميشه و خواهيد ديد که اتفاق ها چطور با اين انرژي ها رخ ميدن!

 


         دوستان عزيز کساني در زندگي ما وارد مي شوند،

         و در مسير ما قرار مي گيرند که:

 

                            

1) مثل آينه خودمون رو به ما نشون بدن.
بگن تو خودت هم اين کاره اي! مثبت يا منفي! تو خودت هم از اين کار ها کردي! و بگن که اگه ناخالصي داري درستش کن و اگه خلوص داري بيشترش کن!

 

                                * * *
2) ممکنه بعضي ها بگن که "صد درصد اين جمع بندي، مخالف با شخصيت من است!".
کساني وارد زندگي ما مي شوند که به دليل حساسيت مون، اون ها رو جذب مي کنيم. حساسيت در هر چيزي، در قيافه ي ظاهري يا در رفتار و باطن و روح و روان. يه خانمي تهران تعريف مي کرد مي گفت:
" من از بچه گي از مرد هاي پر مو بدم ميومد. هر جا همچين مردي رو مي ديدم به مامانم مي گفتم اييييييييييي نگاش کن! حالا يه شوهري گيرم اومده صد رحمت به گوريل!"
گفتم ميدوني چرا اين اتفاق افتاده؟
چون از بچگيت گفتي "اه اهه اههه اهههه اههههه اهههههه ....." و انرژي هاي تو رفتن و گشتن پشم آلو ترين فرد رو برات پيدا کردن و اون شخص شده شوهرت. گاهي وقت ها به خاطر حساسيت مون، کساني رو جذب مي کنيم که اصلا هم با ما هم خوان نيستند. توي قسمت عدم حساسيت اين رو توضيح داديم.

 

                                * * *
3) گاهي وقت ها کساني وارد زندگي ما مي شوند که 180 درجه با ما فرق دارن تا بشن وسيله ي امتحان الهي براي رشد ما، به کمال رسيدن ما و رفاقت ما با خدا!
مثل زن امام حسن (ع) که سم ميده به امام معصوم و امام رو مي کشه.
نکته ي خيلي خيلي خيلي خيلي خيلي خيلي خيلي مهم: موارد دو و سه در کمتر از 5 درصد کل موارد هستن. در 95 درصد موارد ما کساني رو جذب مي کنيم که 1 هستن.
ما اين قضيه رو کاملا بررسي کرديم و بارها آمار گرفتيم. حالا ما اگه از اول استثناء ها رو مي گفتيم همه فکر مي کردن که استثناء هستن! نه عزيز من، اگر ديدي همسرت بده و دوستت بده، اولين جايي که بايد بهش شک کني خودت هستي.

پایان

 

 

برگرفته از سخنرانی دکتر شاهین فرهنگ با عنوان " انسان موفق " - جلسه سیزدهم 

اگر دوست دارید همه جلسات رو بصورت کتاب داخل گوشیتون داشته باشید میتونید آن را دانلود کنید.


نظرات شما عزیزان:

فاطمه
ساعت15:05---30 مهر 1393
سپاس دوست عزيز.
استفاده كردم.


صنم
ساعت2:49---10 مرداد 1393
خیلی عالی بود ممنون دوست خوبم

سیامک
ساعت8:49---20 ارديبهشت 1392
درود بر شما خیلی جالب بود /

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها: حل معمای جذب انسانهاقانون جذبattractionجاذبهجذب انسانهادوست پسردوست دخترازدواج موفقازدواجخواستگاری
[ سه شنبه 17 ارديبهشت 1392 ] [ 18:2 ] [ هیمــــــن ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

سلام. به امید خدا هدفم گذاشتن مطالب مفید در مورد علم شیرین NLP خواهد بود. بنده متولد سال 65 هستم.سالی که آقای آنتونی رابینز اولین کتاب عالی خودشو به اسم " نیروی بی پایان " نوشته است. عاشق موفقیت و یادگرفتن و تاثیرگذاری و کمک کردن هستم مخصوصا یاددادن چیزی که خودم بهش ایمان دارم.به آقای آنتونی رابینز خیلی ارادت خاصی دارم چون اسم NLP هم در کتابهای خوبش به چشمم خورد. نظرات شما هم میتونه در ارائه بهتر مطالب بهم کمک زیادی بکنه . . .
امکانات وب